شمیم ولایت یزد - هوای تازه دات آی آرحدیث من | مشق جوانه‌های شمیم ولایت

حدیث من | مشق جوانه‌های شمیم ولایت

تاریک بود؛ دنیا را می‌گویم. چشم، چشم را نمی‌دید. مثل اتاق که تاریک باشد. دست که می‌بردیم جلو، دستمان توی تاریکی گیر می‌کرد. بله! دنیا همین بود، اگر ما امامی نداشتیم. آن‌ها آمدند و از دل تاریکی ما را صدا زدند، به‌سمت نور، به‌سمت روشنایی…

مردى به آن حضرت (امام حسین) علیه السلام گفت: چطورید؟ خدا به شما عافیت دهد. امام فرمود: اوّل سلام بعد سخن، خدایت عافیت دهد، سپس فرمود: تا کسى سلام نکند اجازه ورود (یا سخن) ندهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنما